اون شبی که حالم بد بود ، تنها راهی که به ذهنم رسید در اون اشفته بازار ،خواب بود . صبح با صدای گنجشک ها از خواب بیدار شدم . حس کمرنگ اما قشنگی از زندگی بود . امروز ، با صدای کلاغ ها از خواب پاشدم . تو دلم گفتم ی نشونه ی خوبه . شاید از کلاغی خبری بشه . گوشیمو چک نکرده بودم و رفتم سراغ ! بعد که گوشیمو برداشتم دیدم چه کلاغ های خوش خبری چه پیامی انگار حال دلم خوب شد. خیلی حس قشنگی بود .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت